یادگیری واژگان مرتبط با خانه و لوازم خانگی در زبان انگلیسی، یکی از ضروریترین مهارتها برای هر زبانآموز است. این کلمات به شما کمک میکنند تا در موقعیتهای روزمره مانند خرید وسایل خانه، صحبت با همسایگان یا حتی توضیح مشکلات خانه به دیگران، بهراحتی ارتباط برقرار کنید. در این مقاله، ما به پنج دسته اصلی شامل بخشهای خانه، مبلمان، لوازم آشپزخانه، وسایل برقی و ابزار کوچک میپردازیم. هر بخش شامل 15 واژه پرکاربرد با مثال است تا یادگیری شما عمیقتر و کاربردیتر شود. با ما همراه باشید تا این واژگان را به بررسی کنیم.
بخشهای مختلف خانه (Parts of the House)
خانه مکانی است که زندگی ما در آن جریان دارد و شناختن بخشهای آن در زبان انگلیسی بسیار مفید است. در ادامه 15 واژه کلیدی آورده شده است:
- Living Room (اتاق نشیمن): .We watch TV in the living room (ما در اتاق نشیمن تلویزیون تماشا میکنیم.)
- Kitchen (آشپزخانه): .She cooks dinner in the kitchen (او در آشپزخانه شام میپزد.)
- Bedroom (اتاق خواب): .My bedroom has a big window (اتاق خوابم پنجره بزرگی دارد.)
- Bathroom (حمام): .I brush my teeth in the bathroom (دندانهایم را در حمام مسواک میزنم.)
- Garage (گاراژ): .The car is parked in the garage (ماشین در گاراژ پارک شد.)
- Dining Room (اتاق غذاخوری): .We eat meals in the dining room (ما در اتاق غذاخوری غذا میخوریم.)
- Basement (زیرزمین): .The basement is cold and dark (زیرزمین سرد و تاریک است.)
- Attic (اتاق زیرشیروانی): .Old furniture is in the attic (مبلمان قدیمی در اتاق زیرشیروانی است.)
- Balcony (بالکن): .I drink coffee on the balcony (من روی بالکن قهوه مینوشم.)
- Hallway (راهرو): .The hallway connects all rooms (راهرو همه اتاقها را به هم وصل میکند.)
- Porch (ایوان): .We sit on the porch in summer (در تابستان روی ایوان مینشینیم.)
- Laundry Room (اتاق رختشویی): .The laundry room has a washer (اتاق رختشویی یک ماشین لباسشویی دارد.)
- Study (اتاق مطالعه): .I read books in the study (من در اتاق مطالعه کتاب میخوانم.)
- Garden (باغچه): .Flowers grow in the garden (گلها در باغچه رشد میکنند.)
- Stairs (پلهها): .The stairs lead to the bedroom (پلهها به اتاق خواب میرسند.)
مبلمان و وسایل خانه (Furniture and Household Items)
مبلمان و وسایل خانه، راحتی و نظم را به زندگی ما میافزایند. در اینجا 15 واژه مرتبط آورده شده است:
- Sofa (کاناپه): .The sofa is in the living room (کاناپه در اتاق نشیمن است.)
- Table (میز): .We eat on the table (ما روی میز غذا میخوریم.)
- Bed (تختخواب): .My bed is very comfortable (تختخوابم خیلی راحت است.)
- Chair (صندلی): .The chair is next to the table (صندلی کنار میز است.)
- Wardrobe (کمد لباس): .My wardrobe is full of clothes (کمد لباسهایم پر از لباس است.)
- Bookshelf (قفسه کتاب): .Books are on the bookshelf (کتابها روی قفسه هستند.)
- Dresser (کمد کشودار): .The dresser has three drawers (کمد کشودار سه کشو دارد.)
- Desk (میز تحریر): .I work at my desk (من پشت میز تحریرم کار میکنم.)
- Armchair (مبل تکنفره): .The armchair is by the window (مبل تکنفره کنار پنجره است.)
- Cabinet (کابینت): .Dishes are in the cabinet (ظرفها در کابینت هستند.)
- Couch (مبل بزرگ): .The couch is soft and cozy (مبل بزرگ نرم و دنج است.)
- Nightstand (پاتختی): .A lamp is on the nightstand (یک چراغ روی پاتختی است.)
- Shelf (قفسه): .The shelf holds decorations (قفسه وسایل تزئینی را نگه میدارد.)
- Mattress (تشک): .The mattress is new (تشک نو است.)
- Rocking Chair (صندلی گهوارهای): .Grandma sits in the rocking chair (مادربزرگ روی صندلی گهوارهای مینشیند.)
لوازم آشپزخانه (Kitchen Appliances)
آشپزخانه بدون لوازم مناسب، ناکارآمد است. در ادامه 15 واژه پرکاربرد را ببینید:
- Refrigerator (یخچال): .The refrigerator keeps food cold (یخچال غذا را خنک نگه میدارد.)
- Oven (فر): .I baked bread in the oven (من در فر نان پختم.)
- Microwave (مایکروویو): .The microwave heats food fast (مایکروویو غذا را سریع گرم میکند.)
- Dishwasher (ماشین ظرفشویی): .The dishwasher saves time (ماشین ظرفشویی وقت را صرفهجویی میکند.)
- Toaster (تستر): .I toasted bread in the toaster (با تستر نان برشته کردم.)
- Blender (مخلوطکن): .She made juice with the blender (او با مخلوطکن آبمیوه درست کرد.)
- Stove (اجاق گاز): .Soup is on the stove (سوپ روی اجاق گاز است.)
- Kettle (کتری): .The kettle boils water (کتری آب را میجوشاند.)
- Coffee Maker (قهوهساز): .The coffee maker is automatic (قهوهساز خودکار است.)
- Freezer (فریزر): .Meat is in the freezer (گوشت در فریزر است.)
- Food Processor (غذاساز): .I chopped vegetables with the food processor (با غذاساز سبزیجات را خرد کردم.)
- Mixer (همزن): .The mixer blends cake batter (همزن خمیر کیک را مخلوط میکند.)
- Grill (کباب): .We grilled chicken on the grill (مرغ را روی کباب کردیم.)
- Sink (سینک): .Dishes are in the sink (ظرفها در سینک هستند.)
- Trash Compactor (فشردهساز زباله): .The trash compactor reduces waste (فشردهساز زباله، زباله را کم میکند.)
وسایل برقی خانه (Household Appliances)
وسایل برقی در سراسر خانه کاربرد دارند. در اینجا 15 مورد را بررسی میکنیم:
- Washing Machine (ماشین لباسشویی): .The washing machine is loud (ماشین لباسشویی پر سر و صداست.)
- Vacuum Cleaner (جاروبرقی): .I vacuumed the carpet (فرش را با جاروبرقی تمیز کردم.)
- Television (تلویزیون): .The television is in the corner (تلویزیون در گوشه است.)
- Air Conditioner (کولر گازی): .The air conditioner cools the room (کولر گازی اتاق را خنک میکند.)
- Heater (بخاری): .The heater is on in winter (بخاری در زمستان روشن است.)
- Dryer (خشککن): .The dryer dries clothes fast (خشککن لباسها را سریع خشک میکند.)
- Iron (اتو): .I ironed my pants (شلوارم را اتو کردم.)
- Fan (پنکه): .The fan is on the table (پنکه روی میز است.)
- Hair Dryer (سشوار): .She dried her hair with the hair dryer (او موهایش را با سشوار خشک کرد.)
- Electric Kettle (کتری برقی): .The electric kettle is quick (کتری برقی سریع است.)
- Humidifier (مرطوبکننده): .The humidifier adds moisture (مرطوبکننده رطوبت اضافه میکند.)
- Dehumidifier (رطوبتگیر): .The dehumidifier removes dampness (رطوبتگیر رطوبت را میگیرد.)
- Radio (رادیو): .The radio plays music (رادیو موسیقی پخش میکند.)
- light (چراغ دیواری یا سقفی): .The lamp lights the room (چراغ اتاق را روشن میکند.)
- Sewing Machine (چرخ خیاطی): .She uses the sewing machine (او از چرخ خیاطی استفاده میکند.)
ابزار و وسایل کوچک (Tools and Small Items)
ابزار کوچک در خانه بسیار کاربردی هستند. در ادامه 15 واژه آورده شده است:
- Lamp (چراغ رومیزی): .The lamp is on my desk (چراغ روی میزم است.)
- Mirror (آینه): .The mirror hangs on the wall (آینه روی دیوار آویزان است.)
- Clock (ساعت): .The clock ticks loudly (ساعت بلند تیکتاک میکند.)
- Fan (پنکه): .The fan cools the air (پنکه هوا را خنک میکند.)
- Rug (فرش): .The rug is under the table (فرش زیر میز است.)
- Curtains (پرده): .The curtains block sunlight (پردهها نور خورشید را مسدود میکنند.)
- Pillow (بالش): .I sleep with two pillows (با دو بالش میخوابم.)
- Blanket (پتو): .The blanket keeps me warm (پتو من را گرم نگه میدارد.)
- Trash Can (سطل زباله): .The trash can is outside (سطل زباله بیرون است.)
- Broom (جارو): .I swept the floor with the broom (کف را با جارو جارو کردم.)
- Mop (تی): .The mop cleans the tiles (تی کاشیها را تمیز میکند.)
- Dustpan (خاکانداز): .I used the dustpan for dirt (برای خاک از خاکانداز استفاده کردم.)
- Cushion (کوسن): .The cushion is on the sofa (کوسن روی کاناپه است.)
- Vase (گلدان): .Flowers are in the vase (گلها در گلدان هستند.)
- Hanger (چوبلباسی): .Clothes are on the hanger (لباسها روی چوبلباسی هستند.)
برای یادگیری بهتر، کلمات را در جملات روزمره به کار ببرید، از فلشکارت استفاده کنید و با تصاویر آنها را به خاطر بسپارید. تمرین مداوم و صحبت با دیگران به زبان انگلیسی، مهارت شما را تقویت میکند. این 75 واژه پایه محکمی برای توصیف خانه و لوازم آن در زبان انگلیسی فراهم میکنند. با تمرین و استفاده از این کلمات در زندگی روزمره، بهزودی قادر خواهید بود بهراحتی درباره خانه خود صحبت کنید.