کلمات مرتبط با خرید و فروشگاه‌

یادگیری زبان انگلیسی برای استفاده در موقعیت‌های روزمره مانند خرید کردن یکی از مهارت‌های ضروری است. چه در سفر باشید، چه در یک کشور انگلیسی‌زبان زندگی کنید یا صرفاً بخواهید با دوستان خارجی خود ارتباط برقرار کنید، دانستن واژگان مرتبط با خرید و فروشگاه‌ به شما کمک می‌کند تا تجربه‌ای روان‌تر و موفق‌تر داشته باشید. در این مقاله، ما به بررسی واژگان پرکاربرد، عبارات مفید و مثال‌های عملی در این زمینه می‌پردازیم.

انواع فروشگاه‌ها (Types of Stores)

اولین قدم برای خرید، شناخت انواع فروشگاه‌هاست. در زبان انگلیسی، فروشگاه‌ها بسته به نوع کالاهایی که عرضه می‌کنند، نام‌های متفاوتی دارند. در زیر چند نمونه آورده شده است:

  • Supermarket: فروشگاهی که مواد غذایی و نیازهای روزانه را عرضه می‌کند.
    مثال: .I need to go to the supermarket to buy some milk and bread (باید به سوپرمارکت بروم تا شیر و نان بخرم.)
  • Department Store (فروشگاه بزرگ یا چندمنظوره): فروشگاهی که انواع مختلفی از کالاها مانند لباس، لوازم خانگی و جواهرات را می‌فروشد.
    مثال: .She bought a new dress from the department store (او یک لباس جدید از فروشگاه بزرگ خرید.)
  • Boutique (بوتیک): فروشگاهی کوچک که معمولاً لباس‌ها یا لوازم خاص و گران‌قیمت می‌فروشد.
    مثال: .This boutique has unique handmade jewelry (این بوتیک جواهرات دست‌ساز منحصربه‌فرد دارد.)
  • Bookstore (کتاب‌فروشی):
    مثال: .I spent an hour in the bookstore looking for a novel (یک ساعت در کتاب‌فروشی دنبال یک رمان گشتم.)

واژگان مرتبط با کالاها (Items and Products)

وقتی وارد فروشگاه می‌شوید، باید بدانید که چه چیزی می‌خواهید بخرید. در ادامه برخی از واژگان مرتبط با کالاها را بررسی می‌کنیم:

  • Item (کالا/محصول): به هر چیزی که در فروشگاه فروخته می‌شود گفته می‌شود.
    مثال: .This item is on sale today (این کالا امروز در تخفیف است.)
  • Brand (برند): نام تجاری یک محصول.
    مثال: .I prefer this brand of coffee (من این برند قهوه را ترجیح می‌دهم.)
  • Price (قیمت)
    مثال: .The price of this shirt is $20 (قیمت این پیراهن 20 دلار است.)
  • Discount (تخفیف)
    مثال: .They’re offering a 50% discount on shoes (آنها 50 درصد تخفیف روی کفش‌ها ارائه می‌دهند.)

تعامل با فروشنده (Interacting with the Staff)

در فروشگاه، ممکن است نیاز داشته باشید با فروشنده صحبت کنید. در اینجا چند عبارت و واژه مفید آورده شده است:

  • Salesperson (فروشنده)
    مثال: .The salesperson showed me a pair of jeans (فروشنده یک شلوار جین به من نشان داد.)
  • ?Can you help me (می‌توانید به من کمک کنید؟)
    مثال: ?Can you help me find the electronics section (می‌توانید به من کمک کنید بخش لوازم الکترونیک را پیدا کنم؟)
  • ?… Do you have (آیا دارید…؟)
    مثال: ?Do you have this shirt in blue (آیا این پیراهن را به رنگ آبی دارید؟)
  • ?How much is it (قیمتش چقدر است؟)
    مثال: ?How much is this bag (این کیف چقدر قیمت دارد؟)

پرداخت و صورتحساب (Payment and Billing)

پس از انتخاب کالاها، نوبت به پرداخت می‌رسد. واژگان زیر در این مرحله بسیار کاربردی هستند:

  • Cash (نقد)
    مثال: .I’ll pay with cash (با پول نقد پرداخت می‌کنم.)
  • Credit Card (کارت اعتباری)
    مثال: ?Do you accept credit cards (آیا کارت اعتباری قبول می‌کنید؟)
  • Receipt (رسید):
    مثال: ?Can I have the receipt, please (می‌توانم رسید را داشته باشم، لطفاً؟)
  • Change (باقیمانده پول)
    مثال: .Here’s your change, $5 (این باقی پول شما است، 5 دلار.)

عبارات کاربردی در خرید (Useful Shopping Phrases)

برای اینکه خریدی راحت‌تر داشته باشید، این عبارات را به خاطر بسپارید:

  • .I’m just looking (فقط نگاه می‌کنم): وقتی نمی‌خواهید فروشنده به شما کمک کند.
    مثال: .Thanks, but I’m just looking (ممنون، ولی فقط نگاه می‌کنم.)
  • ?Can I try it on (می‌توانم آن را امتحان کنم؟): برای لباس یا کفش.
    مثال: ?Can I try this jacket on (می‌توانم این کت را امتحان کنم؟)
  • .It’s too expensive (خیلی گران است)
    مثال: I like it, but it’s too expensive. (خوشم می‌آید، ولی خیلی گران است.)
  • .I’ll take it (این را می‌برم): برای اعلام تصمیم خرید.
    مثال: .This looks perfect, I’ll take it (این عالی به نظر می‌رسد، آن را می‌برم.)

مشکلات احتمالی و راه‌حل‌ها (Problems and Solutions)

گاهی در خرید مشکلاتی پیش می‌آید. این واژگان به شما کمک می‌کند تا آنها را حل کنید:

  • Return (برگرداندن)
    مثال: ?Can I return this if it doesn’t fit (اگر اندازه‌ نبود، می‌توانم آن را برگردانم؟)
  • Exchange (تعویض):
    مثال: .I’d like to exchange this for a larger size (می‌خواهم این را با سایز بزرگ‌تر تعویض کنم.)
  • Faulty (خراب)
    مثال: .This phone is faulty, it doesn’t turn on (این تلفن خراب است، روشن نمی‌شود.)

خرید آنلاین (Online Shopping)

امروزه خرید آنلاین بسیار رایج است. در ادامه واژگان مرتبط با آن را می‌بینید:

  • Website (وب‌سایت): جایی که خرید آنلاین انجام می‌شود.
    مثال: .I ordered this from their website (این را از وب‌سایت آنها سفارش دادم.)
  • Cart (سبد خرید): بخشی که کالاهای انتخابی شما در آن قرار می‌گیرد.
    مثال: .I added two books to my cart (دو کتاب به سبد خریدم اضافه کردم.)
  • Delivery (تحویل): ارسال کالا به خانه شما.
    مثال: ?How long will the delivery take (تحویل چقدر طول می‌کشد؟)
  • Tracking (پیگیری): بررسی وضعیت سفارش.
    مثال: .You can check the tracking number online (می‌توانید شماره پیگیری را آنلاین چک کنید.)

یادگیری واژگان و عبارات مرتبط با خرید و فروشگاه‌ها در زبان انگلیسی نه تنها به شما کمک می‌کند تا نیازهای خود را بهتر برآورده کنید، بلکه اعتماد به نفس شما را در مکالمات روزمره افزایش می‌دهد. با تمرین این کلمات و استفاده از آنها در موقعیت‌های واقعی یا شبیه‌سازی‌شده، می‌توانید مهارت خود را بهبود ببخشید. پیشنهاد می‌شود که این واژگان را در جملات خود به کار ببرید و آنها را با دوستان یا معلم خود تمرین کنید تا به طور کامل در ذهنتان ثبت شوند.

این مقاله را با دیگران به اشتراک بگذارید!

!Content is protected