در هر زبانی، واژگان مربوط به روابط خانوادگی از اساسیترین کلمات هستند. این کلمات برای صحبت درباره اعضای خانواده، نسبتها و پیوندهای خانوادگی استفاده میشوند. در زبان انگلیسی نیز، یادگیری این واژگان یکی از گامهای اولیه برای برقراری ارتباط مؤثر است.
Immediate Family – خانواده نزدیک
Father به معنای «پدر» است و Dad شکل دوستانهتر آن است.
My father is a doctor.
پدرم پزشک است.I love spending time with my dad.
دوست دارم با بابایم وقت بگذرانم.
Mother یعنی «مادر» و Mom یا Mum شکل غیررسمی و صمیمیتر آن است.
Her mother is very kind.
مادرش بسیار مهربان است.Mom made dinner last night.
مامان دیشب شام درست کرد.
Brother به معنی «برادر» است.
I have one older brother.
یک برادر بزرگتر دارم.
Sister به معنی «خواهر» است.
My sister goes to university.
خواهرم به دانشگاه میرود.
Son یعنی «پسر» (فرزند پسر).
They have two sons.
آنها دو پسر دارند.
Daughter به معنی «دختر» (فرزند دختر) است.
Their daughter is five years old.
دخترشان پنج ساله است.
Extended Family – خانواده گسترده
Grandfather یعنی «پدربزرگ». شکل دوستانهتر آن Grandpa است.
My grandfather lives in the village.
پدربزرگم در روستا زندگی میکند.
Grandmother یعنی «مادربزرگ» و Grandma شکل صمیمیتر آن است.
Grandma tells us old stories.
مادربزرگ برایمان داستانهای قدیمی تعریف میکند.
Uncle یعنی «عمو» یا «دایی».
My uncle is coming to visit us.
داییام قرار است به دیدن ما بیاید.
Aunt یعنی «عمه» یا «خاله».
I helped my aunt cook lunch.
به خالهام کمک کردم ناهار درست کند.
Cousin به معنی «پسرعمو»، «دخترخاله»، «پسرخاله»، «دخترعمه» و … است. در زبان انگلیسی برای همگی از واژهی cousin استفاده میشود.
My cousins are coming over this weekend.
پسرخالهها و دخترخالههایم آخر هفته به خانهمان میآیند.
Nephew یعنی «خواهرزاده یا برادرزادهی پسر».
My nephew just started school.
خواهرزادهام تازه مدرسه را شروع کرده است.
Niece یعنی «خواهرزاده یا برادرزادهی دختر».
I bought a gift for my niece.
برای خواهرزادهام هدیه خریدم.
Marital and In-Law Relationships – روابط زناشویی و سببی
Husband یعنی «شوهر».
Her husband is very supportive.
شوهرش بسیار حمایتگر است.
Wife یعنی «همسر (زن)».
He loves his wife dearly.
او همسرش را بسیار دوست دارد.
Parents-in-law یعنی والدین همسر شامل:
Father-in-law – پدرشوهر / پدرزن
Mother-in-law – مادرشوهر / مادرزن
My mother-in-law is very kind.
مادرشوهرم خیلی مهربان است.
Son-in-law / Daughter-in-law
Son-in-law – داماد (شوهر دختر)
Daughter-in-law – عروس (زن پسر)
Their son-in-law is a teacher.
دامادشان معلم است.
Brother-in-law / Sister-in-law
Brother-in-law – برادر شوهر / برادر زن
Sister-in-law – خواهر شوهر / خواهر زن
I went shopping with my sister-in-law.
با خواهرشوهرم به خرید رفتم.
Describing Family Members – توصیف اعضای خانواده
Only child یعنی کودکی که خواهر یا برادر ندارد.
He is an only child.
او تکفرزند است.
Twins دوقلوها
My cousins are twins.
پسرخالههایم دوقلو هستند.
Sibling به معنی خواهر یا برادر است.
I have three siblings – two sisters and one brother.
من سه خواهر و برادر دارم – دو خواهر و یک برادر.
Useful Phrases – عبارات پرکاربرد
We are a close-knit family.
ما یک خانواده صمیمی هستیم.Family comes first.
خانواده در اولویت است.I take after my mother.
من به مادرم رفتهام.He looks like his father.
او شبیه پدرش است.We gather for family dinners every weekend.
هر آخر هفته برای شام خانوادگی جمع میشویم.
یادگیری واژگان مربوط به روابط خانوادگی، نه تنها برای مکالمات روزمره ضروری است، بلکه به درک بهتر فرهنگها نیز کمک میکند. این کلمات پایهای، در نوشتار، گفتار و حتی هنگام پر کردن فرمهای رسمی مانند پاسپورت یا فرمهای مدرسه، کاربرد فراوانی دارند. تمرین مداوم و استفاده از این واژگان در جملات مختلف، بهترین روش برای تسلط یافتن بر آنهاست.