در زبان انگلیسی، آشنایی با واژگان مرتبط با فصول و آبوهوا به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم احساسات، برنامهها و شرایط جوی را بیان کنیم. این مقاله به بررسی کلمات کلیدی مربوط به هر فصل، شرایط مختلف آبوهوا و ارائه مثالها و ترجمههای آنها میپردازد.
فصول سال
سال به چهار فصل اصلی تقسیم میشود: بهار، تابستان، پاییز و زمستان. هر فصل ویژگیهای خاص خود را دارد که بر روی آبوهوا، فعالیتها و حتی احساسات ما تأثیر میگذارد.
بهار (Spring)
بهار معمولاً از مارس تا مه در نیمکره شمالی ادامه دارد.
Blooming (شکوفه دادن):
مثال: .The cherry blossoms are blooming beautifully in the park (در پارک، شکوفههای گیلاس به زیبایی شکوفه زدهاند.)
Mild Weather (هوای معتدل):
مثال: .Spring brings mild weather, perfect for outdoor activities (بهار هوای معتدل را به ارمغان میآورد که برای فعالیتهای خارج از منزل مناسب است.)
تابستان (Summer)
تابستان معمولاً از ژوئن تا اوت ادامه دارد.
Heatwave (موج گرما):
مثال: .We are experiencing a heatwave this week (این هفته ما یک موج گرما را تجربه میکنیم.)
Sunburn (آفتابسوختگی):
مثال: .Don’t forget to wear sunscreen to avoid sunburn (فراموش نکنید که کرم ضد آفتاب بزنید تا از آفتابسوختگی جلوگیری کنید.)
Humidity (رطوبت):
مثال: .The humidity makes it feel hotter than it actually is (رطوبت باعث میشود که دما بیشتر از آنچه که هست، احساس شود.)
پاییز (Autumn)
پاییز از سپتامبر تا نوامبر ادامه دارد.
Fall Foliage (برگ ریزان):
مثال: .The fall foliage attracts many tourists to the area (برگریزان پاییزی گردشگران زیادی را به این منطقه جذب میکند.)
Cooler Temperatures (دمای خنکتر):
مثال: .We need to wear jackets because of the cooler temperatures (باید کاپشن بپوشیم چون دما خنکتر شده است.)
زمستان (Winter)
زمستان از دسامبر تا فوریه ادامه دارد.
Snowstorm (طوفان برفی):
مثال: .The snowstorm caused many flights to be canceled (طوفان برفی باعث لغو بسیاری از پروازها شد.)
Frost (یخزدگی):
مثال: .There was frost on the grass this morning (امروز صبح روی چمن یخزدگی بود.)
Freezing Temperatures (دمای منجمد):
مثال: .Make sure to stay indoors during freezing temperatures (مطمئن شوید که در دماهای منجمد در داخل خانه بمانید.)
شرایط آبوهوا
علاوه بر واژگان فصلی، آشنایی با شرایط مختلف آبوهوا نیز برای مکالمات روزمره بسیار مهم است.
واژگان رایج آبوهوا
Sunny (آفتابی):
مثال: !It’s a sunny day; perfect for a picnic (امروز آفتابی است؛ عالی برای یک پیکنیک!)
Cloudy (ابری):
مثال: .It looks cloudy today; we might get rain later (امروز ابری به نظر میرسد؛ ممکن است بعداً باران بیافتد.)
Rainy (بارانی):
مثال: .Don’t forget your umbrella; it’s rainy outside (فراموش نکنید که چترتان را ببرید؛ بیرون بارانی است.)
Stormy (طوفانی):
مثال: .The forecast predicts stormy weather this weekend (پیشبینی آبوهوا برای این آخر هفته طوفانی است.)
Snowy (برفی):
مثال: !It’s snowy outside; let’s build a snowman (بیرون برفی است؛ بیایید یک آدم برفی بسازیم!)
پدیدههای جوی شدید
آشنایی با پدیدههای جوی شدید نیز به غنای واژگان شما کمک خواهد کرد.
Blizzard (کولاک):
مثال: .The blizzard made it impossible to drive safely (کولاک باعث شد که رانندگی ایمن غیرممکن شود.)
Fog (مه غلیظ):
مثال: .Driving in fog requires extra caution (رانندگی در مه نیاز به احتیاط بیشتری دارد.)
Drizzle (بارش نم نم باران):
مثال: .There’s just a light drizzle; we can still go for a walk (فقط یک بارش نم نم باران وجود دارد؛ هنوز میتوانیم برای پیادهروی برویم.)
آشنایی با واژگان مرتبط با فصول و آبوهوا نه تنها مهارتهای زبان انگلیسی شما را تقویت میکند بلکه توانایی شما را در گفتگو درباره زندگی روزمره افزایش میدهد. با آشنا شدن با این اصطلاحات و معانی آنها، قادر خواهید بود خود را بهتر بیان کنید و دیگران را بهتر درک کنید. چه در حال بحث درباره برنامههای یک روز آفتابی باشید یا آماده شدن برای یک طوفان زمستانی، داشتن کلمات مناسب در دسترس شما تفاوت بزرگی ایجاد خواهد کرد.