کلمات مرتبط با طبیعت

کمپینگ و گذراندن وقت در طبیعت راهی عالی برای آرامش، کاوش و ارتباط با محیط زیست است. دانستن واژگان مناسب به شما کمک می‌کند تجربیات خود را بهتر توصیف کنید و مؤثرتر به انگلیسی ارتباط برقرار کنید. در این مقاله، کلمات ضروری مرتبط با طبیعت و کمپینگ را تمرین می کنیم.

 

کلمات و عبارات مربوط به کمپینگ در زبان انگلیسی

Nature (طبیعت)

  • Forest (جنگل)
    .We walked through a dense forest full of tall trees
    ما از میان جنگل انبوهی پر از درختان بلند عبور کردیم.

  • Mountain (کوه)
    .The mountain is covered with snow in winter
    کوه در زمستان با برف پوشیده می‌شود.

  • River (رودخانه)
    .The children are playing by the river
    بچه‌ها کنار رودخانه بازی می‌کنند.

  • Lake (دریاچه)
    .We swam in the lake during our trip
    در طول سفر در دریاچه شنا کردیم.

  • Ocean / Sea (اقیانوس / دریا)
    .The ocean waves were very strong yesterday
    امواج اقیانوس دیروز خیلی شدید بودند.

Camping Equipment (تجهیزات کمپینگ)

  • Tent (چادر)
    .They set up a tent near the campsite
    آن‌ها چادری را نزدیک محل کمپ برپا کردند.

  • Sleeping bag (کیسه خواب)
    .I slept comfortably in my sleeping bag
    من به راحتی در کیسه خوابم خوابیدم.

  • Backpack (کوله پشتی)
    .Her backpack was full of food and clothes
    کوله پشتی او پر از غذا و لباس بود.

  • Lantern / Flashlight (چراغ قوه / فانوس)
    .He used a flashlight to see in the dark
    او برای دیدن در تاریکی از چراغ قوه استفاده کرد.

  • Camping stove (اجاق کمپینگ)
    .We cooked pasta on a camping stove
    ما روی اجاق کمپینگ پاستا پختیم.

Camping Activities (فعالیت‌های کمپینگ)

  • Hiking (پیاده‌روی طولانی)
    .We went hiking in the mountains last weekend
    آخر هفته گذشته در کوه‌ها پیاده‌روی کردیم.

  • Fishing (ماهی‌گیری)
    .My father enjoys fishing in the river
    پدرم از ماهی‌گیری در رودخانه لذت می‌برد.

  • Bird watching (مشاهده پرندگان)
    .She loves bird watching with binoculars
    او عاشق پرنده‌نگری با دوربین دوچشمی است.

  • Stargazing (تماشای ستاره‌ها)
    .We spent the night stargazing by the fire
    شب را در کنار آتش به تماشای ستاره‌ها گذراندیم.

  • Cooking outdoors (آشپزی در فضای باز)
    .They are cooking outdoors on a fire
    آن‌ها در فضای باز روی آتش آشپزی می‌کنند.

Animals in Nature (حیوانات در طبیعت)

  • Deer (گوزن)
    .We saw a deer in the valley
    ما یک گوزن را در دره دیدیم.

  • Bear (خرس)
    .A bear was searching for food near the campsite
    یک خرس در نزدیکی کمپ به دنبال غذا می‌گشت.

  • Fox (روباه)
    .The fox ran quickly into the forest
    روباه به سرعت داخل جنگل دوید.

  • Bird (پرنده)
    .Many birds sing in the morning
    پرندگان زیادی صبح‌ها آواز می‌خوانند.

  • Insect (حشره)
    .There are many insects near the lake
    نزدیک دریاچه حشرات زیادی وجود دارد.

  • Fish (ماهی)
    .He caught a big fish in the river
    او یک ماهی بزرگ در رودخانه گرفت.

Natural Features (ویژگی‌های طبیعی)

  • Hill (تپه)
    .The children rolled down the hill
    بچه‌ها از تپه پایین غلتیدند.

  • Valley (دره)
    .The valley is green and beautiful in spring
    دره در بهار سبز و زیباست.

  • Cliff (صخره)
    .They stood at the edge of the cliff
    آن‌ها در لبه صخره ایستادند.

  • Waterfall (آبشار)
    .We visited a tall waterfall yesterday
    دیروز به یک آبشار بلند رفتیم.

  • Cave (غار)
    .The cave was dark and mysterious
    غار تاریک و اسرارآمیز بود.

Safety and Survival Words (واژگان ایمنی و بقا)

  • First aid kit (کیف کمک‌های اولیه)
    .Always carry a first aid kit with you
    همیشه یک کیف کمک‌های اولیه همراه خود داشته باشید.

  • Map (نقشه)
    .He used a map to find the way
    او از نقشه برای پیدا کردن راه استفاده کرد.

  • Compass (قطب‌نما)
    .We followed the compass to go north
    ما با استفاده از قطب‌نما به سمت شمال رفتیم.

  • Fire (آتش)
    .They made a fire to keep warm
    آن‌ها برای گرم شدن آتش روشن کردند.

  • Shelter (سرپناه)
    .The tent is a safe shelter in the rain
    چادر یک سرپناه امن در باران است.

Weather and Nature Conditions (آب و هوا و شرایط طبیعی)

  • Sunny (آفتابی)
    .It is sunny today, let’s go camping
    امروز هوا آفتابی است، بیا برویم کمپینگ.

  • Rainy (بارانی)
    .We stayed inside the tent on a rainy day
    در یک روز بارانی داخل چادر ماندیم.

  • Cloudy (ابری)
    .The sky is cloudy and grey
    آسمان ابری و خاکستری است.

  • Windy (بادخیز)
    .It was too windy to make a fire
    برای آتش روشن کردن (هوا) خیلی بادی بود.

  • Foggy (مه‌آلود)
    .The road was foggy and hard to see
    جاده مه‌آلود و دیدن آن سخت بود.

  • Cold / Hot (سرد / گرم)
    .In my city nights are cold but days are hot
    در شهر من شب‌ها سرد هستند اما روزها گرم.

Phrases for Camping Conversations (عبارات رایج مکالمه در کمپینگ)

  • ?Where should we set up the tent
    کجا چادر را برپا کنیم؟

  • ?Do you have a map of the area
    نقشه منطقه را داری؟

  • .Let’s start a campfire
    بیایید آتش کمپ را روشن کنیم.

  • !Watch out for snakes
    مواظب مارها باش!

یادگیری واژگان انگلیسی مرتبط با طبیعت و کمپینگ تجربه شما را بهبود می‌بخشد و به شما کمک می‌کند هنگام کاوش در فضای باز واضح ارتباط برقرار کنید. با تمرین این کلمات و عبارات، می‌توانید درباره ماجراجویی‌هایتان صحبت کنید، مناظر را توصیف کنید و در طول سفرهایتان ایمن بمانید.

این مقاله را با دیگران به اشتراک بگذارید!

!Content is protected