گردشگری یکی از موضوعات پرکاربرد در مکالمات روزمره و سفرهای بینالمللی است. دانستن واژگان مربوط به مکانهای دیدنی (Tourist Attractions) به شما کمک میکند تا دربارهی سفرهایتان صحبت کنید، مسیر بپرسید، یا تجربهی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
در این مقاله با مهمترین واژهها، عبارات و مثالهای کاربردی آشنا میشوید.

Types of Tourist Attractions
(انواع مکانهای دیدنی)
| کلمه | معنی | مثال | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Museum | موزه | .We visited the British Museum in London | ما از موزه بریتانیا در لندن بازدید کردیم. |
| Art gallery | گالری هنری | .The art gallery displays paintings by local artists | گالری هنری آثار نقاشان محلی را نمایش میدهد. |
| Castle | قلعه | .The old castle overlooks the river | قلعه قدیمی مشرف به رودخانه است. |
| Palace | کاخ | .The royal palace is open to visitors | کاخ سلطنتی برای بازدیدکنندگان باز است. |
| Cathedral | کلیسای جامع | .Notre-Dame is a famous cathedral in Paris | نوتردام یک کلیسای جامع معروف در پاریس است. |
| Temple | معبد | .This ancient temple is more than 2000 years old | این معبد باستانی بیش از ۲۰۰۰ سال قدمت دارد. |
| Mosque | مسجد | .The Blue Mosque is a stunning landmark in Istanbul | مسجد آبی یکی از بناهای خیرهکننده استانبول است. |
| Monument | یادبود | .The monument was built to honor the soldiers | این یادبود برای بزرگداشت سربازان ساخته شده است. |
| Ruins | خرابهها | .We explored the ancient ruins of the city | ما خرابههای باستانی شهر را بررسی کردیم. |
| Park | پارک | .Central Park is the heart of New York City | سنترال پارک قلب شهر نیویورک است. |
| Zoo | باغوحش | .Children love going to the zoo | کودکان عاشق رفتن به باغوحش هستند. |
| Aquarium | آکواریوم | .The aquarium has sharks and colorful fish | آکواریوم دارای کوسه و ماهیهای رنگارنگ است. |
| Theme park | پارک تفریحی | .Disneyland is the most popular theme park in the world | دیزنیلند محبوبترین پارک تفریحی جهان است. |
Describing Tourist Attractions
(توصیف مکانهای دیدنی)
برای توصیف مکانها، میتوانید از صفات (Adjectives) و ساختارهای ساده استفاده کنید.
| عبارت | معنی | مثال | ترجمه |
|---|---|---|---|
| .It’s breathtaking | نفسگیر است (خیلی زیباست) | .The view from the mountain is breathtaking | منظره از بالای کوه نفسگیر است. |
| .It’s worth visiting | ارزش دیدن دارد | .The museum is worth visiting if you love art | اگر به هنر علاقه دارید، موزه ارزش دیدن دارد. |
| .It’s crowded during holidays | در تعطیلات شلوغ است | .The beach is crowded during holidays | ساحل در تعطیلات شلوغ است. |
| .It’s located in the city center | در مرکز شهر قرار دارد | .The hotel is located in the city center | هتل در مرکز شهر قرار دارد. |
| .It’s surrounded by mountains | با کوهها احاطه شده است | .The village is surrounded by mountains | روستا با کوهها احاطه شده است. |
| .It’s famous for its architecture | بهخاطر معماریاش معروف است | .The city is famous for its modern architecture | شهر به خاطر معماری مدرنش معروف است. |
| .It’s a must-see place | یکی از جاهایی است که حتماً باید دید | .The Eiffel Tower is a must-see place in Paris | برج ایفل یکی از جاهایی است که در پاریس باید دید. |
Talking About Sightseeing
(صحبت دربارهی گردش و بازدید)
در سفر، برای صحبت دربارهی مکانهای دیدنی و تجربهها از عبارتهای زیر استفاده میشود:
| عبارت | معنی | مثال | ترجمه |
|---|---|---|---|
| go sightseeing | به گردش رفتن / دیدن مکانهای دیدنی | .We went sightseeing around the city | ما در اطراف شهر به گردش رفتیم. |
| take a tour | در تور شرکت کردن | .We took a guided tour of the castle | ما در تور راهنماییشده قلعه شرکت کردیم. |
| visit landmarks | از بناهای معروف دیدن کردن | .I love visiting historical landmarks | من عاشق دیدن بناهای تاریخی هستم. |
| take photos | عکس گرفتن | .She took beautiful photos at the park | او در پارک عکسهای زیبایی گرفت. |
| explore the city | گشتن در شهر | .We explored the city on foot | ما با پای پیاده در شهر گشتیم. |
| try local food | امتحان کردن غذای محلی | .You should try the local food in Thailand | باید غذای محلی تایلند را امتحان کنی. |
| buy souvenirs | خرید سوغاتی | .I bought souvenirs for my friends | برای دوستانم سوغاتی خریدم. |
| hire a guide | گرفتن راهنما | .We hired a local guide for the tour | ما برای تور یک راهنمای محلی گرفتیم. |
| follow a map | دنبال کردن نقشه | .He followed the map to the museum | او با دنبال کردن نقشه به موزه رسید. |
| ask for directions | آدرس پرسیدن | .I asked a policeman for directions | از یک پلیس آدرس پرسیدم. |
Common Phrases for Tourists
(عبارات پرکاربرد برای گردشگران)
| عبارت | ترجمه |
|---|---|
| ?Where is the nearest bus stop | نزدیکترین ایستگاه اتوبوس کجاست؟ |
| ?How much is the entrance fee | هزینه ورود چقدر است؟ |
| ?What time does it open/close | چه ساعتی باز/بسته میشود؟ |
| ?Can I take photos here | میتوانم اینجا عکس بگیرم؟ |
| ?Do I need a ticket in advance | آیا باید از قبل بلیت بخرم؟ |
| ?Is there a guided tour available | آیا تور با راهنما وجود دارد؟ |
| ?How far is it from the city center | چقدر از مرکز شهر فاصله دارد؟ |
| .It’s my first time here | اولین بار است که اینجا میآیم. |
| !The view is amazing | منظره فوقالعادهای است! |
| .I’d like to visit the old town | دوست دارم از شهر قدیمی بازدید کنم. |
Useful Adjectives for Travel and Tourism
(صفتهای کاربردی در سفر و گردشگری)
| صفت | معنی | مثال | ترجمه |
|---|---|---|---|
| Beautiful | زیبا | .The beach is beautiful | ساحل زیبا است. |
| Historic | تاریخی | .It’s a historic site | این یک مکان تاریخی است. |
| Peaceful | آرام | .The park is very peaceful | پارک بسیار آرام است. |
| Ancient | باستانی | .We saw ancient temples | ما معبدهای باستانی دیدیم. |
| Lively | پرجنبوجوش | .The city is lively at night | شهر در شب پرجنبوجوش است. |
| Famous | معروف | .It’s a famous tourist spot | این یک مکان گردشگری معروف است. |
| Romantic | رمانتیک | .Paris is a romantic city | پاریس شهری رمانتیک است. |
| Spectacular | تماشایی / خیرهکننده | .The view from the mountain is spectacular | منظره از بالای کوه تماشایی است. |
| Crowded | شلوغ | .The beach was crowded yesterday | ساحل دیروز شلوغ بود. |
| Cheap / Expensive | ارزان / گران | .The entrance ticket is quite cheap | بلیت ورودی نسبتاً ارزان است. |
Tips for Using These Words Naturally
(نکات کاربردی برای استفاده طبیعی از واژهها)
از صفات توصیفی استفاده کنید:
بهجای گفتن The place is good بگویید The place is amazing and full of history.عبارتهای ثابت را حفظ کنید:
مثلاً بهجای گفتن see tourist attractions، عبارت طبیعیتر go sightseeing را یاد بگیرید.تجربه شخصی خود را اضافه کنید:
هنگام تمرین، از شهر یا کشوری که رفتهاید استفاده کنید:
Last summer, I visited Istanbul and saw the Blue Mosque. It was breathtaking.از عکسها برای یادگیری استفاده کنید:
هنگام دیدن تصاویر مکانهای دیدنی، سعی کنید با استفاده از این واژهها آن را توصیف کنید.
واژگان و عبارات مربوط به مکانهای دیدنی و گردشگری بخش مهمی از زبان انگلیسی هستند. با یادگیری و تمرین منظم این کلمات، میتوانید در سفرها، مکالمات روزمره یا آزمونهایی مانند IELTS بهراحتی دربارهی تجربههای خود صحبت کنید.
پیشنهاد میشود هنگام دیدن فیلمهای مستند یا ویدیوهای سفر انگلیسی، به نحوهی استفادهی طبیعی این واژهها توجه کنید و آنها را در جملههای شخصی خود به کار ببرید.
